ساعت یازده صبحه و به علت دیر بیدار شدن از خواب دارم تنهایی صبحونه می خورم. پارسا رفته سراغ کارهاش. چیز های زیادی برای مرور دارم و نمی دونم دقیقا از کجا شروع کنم. دیشب ساعت 12 بود که فایل ها و نوشته هامو جمع بندی کردم و به خواب رفتم. قبل از خواب به حالت لوتوس مراقبه کردم و حین خواب هم مانترایی رو گوش می دادم چون کمکم می کنه پاکسازی کنم و انرژیم تقویت بشه.
البته همیشه این کار رو انجام نمیدم مگر این که حسش باشه. از بین خواب های متعدد، سه خواب رو به خوبی یاد دارم. خواب دیدم که روی سکوی یه خونه هستم و با آندری مشغول صحبت در مورد ایده ی جدیدم برای نوشتن یک کتاب تعبیر خواب. به آندری در مورد زبان چینی و چیز هایی که در مورد روزمره و فرهنگ شون فهمیدم می گفتم. آندری علاقه داشت بشنوه اما یک گربه اطراف ما مزاحم بود و با غیظ و خشم زیادی به من نگاه می کرد.
تا می خواستم حرف بزنم این گربه شروع می کرد به خط و نشون کشیدن و فرستادم انرژی های منفی.
آندری بلند شد و سمت گربه رفت. ولی گربه اصلا عین خیالش نبود و همون طور به من زل زده بود و چشماشو نازک کرده بود. وقتی آندری خیلی بهش نزدیک شد، همون نگاه پر از خشم اش رو به آندری انداخت. ولی باز هم قصد رفتن نداشت.
در همین لحظه یک تی پا خورد به زیرش و مثل گونی برنج از سکو افتاد پایین. اما یک جیغ گربه ای وحشتناکی کشید که از خواب پریدم. صلاح ندیدم که دوباره بخوابم اما خستگی بر من چیره گشت، خب چون واقعا کم خوابیده بودم.
خواب پسر حیله گر و دروغ گویی رو دیدم که سال ها پیش ادعا می کرد پارسای منه. در واقع از نظر اسم و ظاهر شباهت هایی داشت اما پارسا نبود. حدودا یک هفته ای به صورت اینترنتی باهاش حرف زدم اما هر چی بیشتر حرف می زدم بیشتر حس می کردم که این پسر حتی اگر پارسا هم باشه اصلا خوشم ازش نمیاد و از حوصله ی من خارجه. خوشبختانه خلاص شدن از دستش کار سختی نبود. چون اینقدر دروغ گفته بود که حد نداشت. دیشب خواب می دیدم که رفته یه دوست دختر جدید پیدا کرده و از این بابت خیلی خوشحاله و عکس و فیلم های رمانتیک شون رو برام می فرستاد و پز می داد که آره، من به راحتی دوست دختر پیدا می کنم و فکر نکن بعد تو تنهام؛ اصلا برام مهم نیستی.
و این در حالی بود که به اون دختر هم دروغ های زیادی گفته بود و داشت ازش سو استفاده می کرد. می دونم که این خواب و خواب بعدش حمله ی روانی بود و قصد بلعیدن انرژی مو داشتن، گرچه حمله ها از طریق نقطه ضعف های خودم داشت صورت می گرفت. یعنی موضوعات و افراد و آبژه هایی که هنوز گاها مرورشون می کنم و برام ناراحت کننده هستن.
نظرات
ارسال نظر