با خودم فکر کردم شاید بهتر باشه منم خودمو موضوع کارهام قرار بدم تا از این طریق به نوعی خودشناسی هم برسم.
در واقعیت من چندان اهل کشیدن نقاشی در مورد خودم نیستم چون احساس می کنم این کار تکبر آمیز و خودخواهانه است و معنی نداره.
.
.
.
ساعت یازده شبه. کیسه ی پارچه ای پر عدسی رو تازه از روی بخاری برداشتم و روی شونه و گردنم گذاشتم تا احساس خستگی و کوفتگیم برطرف بشه. به خاطر کار کردن زیاد با کیبورد و لپ تاپ اینطور میشم. ایده از پارسا بود که خوب جواب داد. امروز دوباره فرصتی برای نقاشی کشیدن روی یک کیسه ی چایی پیش اومد. یکی از کتابای تعبیر خوابم در مرز آماده شدنه. راهنماهای روحیم هم پیغام دادن که خوشحال میشیم بیشتر باهامون حرف بزنی و مکاتبه کنی. قطعا این پیغام باعث شد خیلی هیجان زده و خوشحال بشم و تصمیم دارم هر روز زمانی رو تعیین کنم و با دقت نامه ای بنویسم و در مورد تجارب و سوالاتم صحبت کنم.
دیشب داشتم به نحوه ی تصویرگری کارت دوم بازی شبیه سازی فکر می کردم. این کارت چون تقاطع آرکتایپ والدین با چاکرای دوم هست و با پس زمینه ی نارنجی ترسیم میشه. فکر می کنم بهتره توی تصویرگریش از نارنج، سمبل شیر و یه کادو استفاده بشه. موضوع این کارت تشویق شدن یه بچه توسط والدین اش هست. حالا من نمیدونم بهتره که این کیفیت رو چطور نشون بدم. کاش حداقل یه مدل خوب برای ترسیم شون داشتم. از این عکس هایی که تا الان توی اینترنت پیدا کردم اصلا خوشم نمیاد.
.
.
.
تازه صبحونه خوردم و کمی هم کارامو انجام دادم. تایپ کردم و گوگل ترندز رو چک کردم. به چیز های خیلی جالبی برخوردم. این مدت متوجه شدم که آدم ها معمولا ساعت 6 تا 7 صبح بیشتر از هر زمان دیگه ای کلمه ی تعبیر خواب و موضوعات مرتبط باهاش رو چک می کنن. یعنی هر روز یک رفتار مشابه رو نشون میدن. اما موضوعاتی که سرچ می کنن لزوما ثابت نیست. تعبیر خواب مار، شاید بشه گفت موضوعیه که بیشتر از همه چک شده اما همیشه هم اینطور نیست. یعنی اگر میانگین تمام سال های اخیر رو در نظر بگیریم، آره تعبیر خواب مار رایجه. اما اگر به طور روزانه بررسی کنیم، موضوعات متنوع هستن. تعبیر خواب سگ و گربه و خون و خواب هایی با موضوع اموات و مردگان، معمولا رایج ترن. کنش ها به اندازه ی سمبل های مجرد رایجن. به طور مثال، مار یک سمبل مجرده. یا سیب. اما آدما همیشه دنبال تعبیر خواب این چیزا نیستم. ممکنه بخوان بدونن تعبیر خواب هدیه گرفتن چیه؟ خب هدیه گرفتن دیگه یه سمبل مجرد نیست، اینجا داریم در مورد یک کنش حرف می زنیم. جالبه که در علم تعبیر خواب روان شناسی، خوده کنش ها هم سمبل هستن. سابقا با خودم فکر می کردم که چرا حتی کنش ها و مسائلی این چنینی درون خواب های ما سمبلیکه و این کار چه فایده ای داره؟ آیا غیر از اینه که این ضمیر ناخودآگاه ما داره زیادی مساله ی ساده ای رو می پیچونه؟ اما حالا فکر می کنم که ضمیر ناخودآگاه ما سعی داره از این طریق، چیز هایی رو توضیح بده و تدریس کنه که به مراتب پیچیده تر هستن. چون خواب اصطلاحا یک ماکته و ماکت ها قادرن به ما یک چشم انداز کلی بدن و مانع از سردرگمی ما در مورد یک کلیت بشن. به طور مثال شما با گردش درون یک شهر ممکنه هرگز نتونی ساختار کلی شهر رو تجسم کنی اما زمانی که ماکتش رو جلوی خودت ببینی، می تونی به درک واضح تری نسبت به مفهومی به اسم شهر برسی.
نظرات
ارسال نظر