این خیلی تحربه ی بدیه که آدم از سمت دوستان و عزیزان اش یا کسانی که حقیقتا بهشون علاقه داره متحمل رنج و آسیب بشه اما خوده احساس عشق و علاقه، زمانی که درون یک فرد شدت پیدا می کنه، قدرت زیاد و منحصر به فردی رو در اختیارش میذاره. انرژی عشق گاها به حدی زیاده که خوده فرد پس از آشکار کردن یا بروزش احساس می کنه که قادر به کنترل یا مهار کردنش نیست. گرچه مهارت کنترل یا مهار کردن یا هدایت انرژی رو میشه کم کم به دست آورد. درست مثل خیلی از مهارت های دیگه. انرژی عشق قبل از هر چیز باعث ایجاد تغییر و تحول درون خوده ما میشه. انسان های عاشق پیشه موضوع اصلی داستان های فرهنگ عمومی هستن. رمان های عاشقانه، فیلم های رمانتیک، موسیقی های محبوب، همگی نشون میدن که انرژی عشق برای ما جالب و مهمه یا حداقل درون ما زیاده. فرد عاشق پیشه عملا جسارت زیادی داره و تجربه هایی رو در پیش میگیره که می تونن برای یک آدم عادی، بسیار طاقت فرسا یا بیهوده باشن. من فکر می کنم بهتره قبل از این که خودمون رو بابت تجارب مرتبط با عشق سرزنش کنیم و خودمون رو بابت انتخاب هایی که تاثیر گرفته از چنین احساساتی داشتیم نفرین کنیم، به این نگاه کنیم که این تجربه ی عاشقانه باعث شد بفهمیم چقدر قدرت داریم و چه کار هایی ازمون ساخته است. خیلی از ما آدم ها، در حالت نرمال زندگی، اصلا خودمون رو قبول نداریم و باور نمی کنیم. همیشه یک تلنگر یا ضربه لازم هست تا به خودمون بیایم و سعی کنیم قدرت هایی رو از خودمون بروز بدیم که قبل از این میل به حتی فکر کردن بهشون رو نداشتیم. برای همینه که عشق برای هر فرد به شکل متفاوتی ظاهر میشه و افکار و ذهنیت اش رو تحت تاثیر قرار میده. اما آیا ما همیشه متوجه تمام تجارب حاصل از عشق هستیم؟ ناآگاهی و سرسری رد شدن از کنار اتفاقات زندگی باعث میشه تا متوجه نشیم چه تجارب ارزشمندی رو به دست آوردیم. امشب اتفاقی برام افتاد که باعث شد متوجه بشم عشق ورزیدن من به خودم و دیگران، در نهایت حتی باعث تاثیر پذیرفتن افرادی میشه که قصد دارن به من آسیب بزنن یا ازم نفرت دارن. نحوه ی کار کردن من با انرژی خالص عشق، نه تنها من و زندگی و سرنوشتم رو تغییر میده بلکه تصویر و ماجرایی شور انگیز رو جلوی دیگران قرار میده. انسان هایی که از من کینه و نفرت به دل گرفتن یا از زندگی ناامید هستن کاملا پتانسیل تاثیر پذیری دارن. افرادی که قصد آسیب زدن به شما رو دارن بیشتر از حتی دوستان شما پیگیر رفتار ها، افکار و فعالیت های شما هستن. اونا لازم دارن بفهمن شما چطور به زندگی نگاه می کنید تا بتونن راهی برای حمله پیدا کنن. اون ها در جریان پیدا کردن ضعف های شما، قادرن حرف های شما رو بشنون و تاثیر بپذیرن. هر چند قطعا نمیشه انتظار داشت که بتونن تمام احساسات و افکار شما رو درک کنن اما باز هم می تونن تاثیر بپذیرن. به فکر فرو برن و تغییر کنن.
.
.
.
نظرات
ارسال نظر