رمان بازگشت به لموریا 3| پست 142

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

به الهه گفتم: همین برام عجیبه، چرا اینطور آدم ها هنوز اینقدر تلاش می کنن که دروازه رو رد کنن؟ چون به فرض رد هم بشن، اون بیرون چه شانسی دارن؟

الهه گفت: خیلی چیز ها، روی زمین نقاطی وجود داره که میشه به واسطه اش پارو فراتر از این بعد و یا جهان گذاشت. آدم ها در مورد این موضوع اطلاعی ندارن. اما برای اون موجوداتی که ازشون حرف می زدیم این دروازه باز میشد. نه تنها زمین که به وضع اسفناکی رسوندنش، بقیه ی جهان ها و دنیا ها در امان نبودن. میلیون ها جهان وجود داره، اون ها هم قبلا سعی کردن و نفوذ کردن به جهان ها. حضور اون ها فقط نابودی به همراه داشته.

.

.

.

Wetiko needs to be approached imaginatively, which is to say we must be "full of imagination" to understand and being to quote philosopher and visionary Buckminster Fuller, if we are not full of imagination, we are "not very sane" in describing wetiko, we are in a circumstance that is similar, I imagine, to that of the ancient alchemists, who in contemplating an indescribable divine mystery, did not really know, at least with their conceptual minds, what they were writing about. Not knowing what they were trying to articulate, the unconscious itself was simultaneously living through the alchemists as it revealed itself to them.

پائول لوی درون کتاب وتیکو، ویروس روانی و ذهنی ای که باعث از بین رفتن آگاهی و ایجاد پریشونی درون ما آدم ها شده رو تشریح کرده. در اینجا تاکید میکنه که ویروس روانی وتیکو ذاتا داستان پردازه و به قدرت ذهن و تخیل کاملا آگاهه. داستان ها در شکل گیری درک و دانش ما از زندگی یا حتی تکمیل قدرت های ما نقش اساسی دارن. داستان ها قادرن به طور همزمان چندین تجربه، علم یا موضوع رو به هم پیوند بدن. برای همینه که موجودات باهوش و زیرک، از شیوه ی داستان سرایی و تحریک قدرت تخیل برای بیان یک منظور استفاده می کنن. برادری تاریک هم از این موضوع مطلعه و به خوبی ازش استفاده می کنه. اما چطور میشه ذات این داستان ها رو کشف کرد و فریب تخیلات دروغین رو نخورد؟ دنیای اطراف ما، خواب هامون، موسیقی و کتاب ها همگی پر از داستان و مثال و افسانه های نمادین هستن و روح و روان ما از این داستان ها تغذیه می کنه. بازی های ویدیویی بدون داشتن یک داستان تقریبا وجود ندارن. آیا راه حل منطقی اینه که از داستان ها دوری کنیم؟ قطعا خیر. ما برای یادگیری و شناخت ذات خودمون و این دنیا و برای تقویت قدرت های خودمون به داستان ها و عناصر درون شون وابسته ایم. پائول عقیده داره که همه ی ما می تونیم به این ویروس روانی فریبکار غلبه کنیم، اگر که بتونم زبان سمبلیک تخیلات رو درک کنیم. مردم از گذشته های دور قادر به دیدن خواب بودن و هستن اما فقط عده ی بخصوصی می تونستن یا ادعا می کردن که مفهوم درون خواب ها رو تشریح کنن. همچنین کیمیاگران یا علوم مختلفی وجود داشتن و دارن که کاملا به سمبل شناسی ساختار هستی وابستگی دارن. به طور مثال ستاره شناسی باستانی. اما طی قرن هایی که به ما گذشت، بسیاری از این علوم به حاشیه رونده شدن یا افراد زیادی از این علوم سو استفاده کردن و با دستکاری های نابجا، باعث شدن که آدم ها عادی، از این علوم به دیده ی شک و تردید و شبه علم یاد کنن.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...