رمان بازگشت به لموریا 3| پست صد و بیست و دوم
نوشته شده توسط:ارغوان در | ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۲:۵۰ | ۰ دیدگاهالهه همزمان که در مورد تجارب و نبرد هاش حرف می زد، تصاویر زیادی رو جلوی ذهنم می آورد. خودمو مشغول جنگ با انرژی های تاریک می دیدم و صدای الهه توی ذهنم بود که می گفت: قلمروی مرگ و زندگی خیلی ظریفه، تناسخ زدن که کار سختی نیست. ما بار ها و گاهی روزی چند بار از جسم مون میریم و بر می گردیم. کسی چه میدونه دیگری الان زنده است یا مرده؟ از کجا میشه فهمید یک نفر روزی چند بار می میره و زنده میشه؟ اساتید راهنما شاهد نبرد ما هستن و ما رو حین عبور و مرور بین قلمروی مرگ و زندگی همراهی می کنن. حتی اگر مرگ به سخت ترین شکل به سراغ مون بیاد، اساتید راهنما دوباره ما رو به جسم مون بر می گردونن. مهم روحه، مهم همین بودن و تلاش کردنه.
.
.
.
.
ساعت یک ظهره و طبق محاسباتم از صبح که بیدار شدم یک فلاکس کامل چایی خوردم. البته یه آبنبات چوبی با طعم شیر و پیاز خام هم خوردم و این یک شروع جانانه بود.
امروز خواب می دیدم که با عده ای از آدم که ظاهرا همگی به علوم روحی و نجوم و سمبل شناسی علاقه داشتیم گاها توی کلاس درسی جمع می شدیم و صحبت می کردیم. یکی از دوستانم خوابی دیده بود که فکرش رو مشغول کرده بود و داشت خوابشو برای بچه های کلاس تعریف می کرد. می گفت: خواب دیدم وارد مسیری شدم و بعد از طی کردن مراحل و آزمون های مختلف، پاداشی بهم داده میشد که صندوق پاداش با عدد 5 مشخص شده بود. من می ترسیدم که به مرحله ی آخر برسم و دیگه نتونم پیش دوستانم و درون اون مسیر بمونم و تنهایی به سراغم بیاد و مجبور شم به سرزمین دیگه ای مهاجرت کنم.
من بهش گفتم: نگران نباش، این خواب نشونه ی بدی نیست. عدد 5 در حالت بسیار مجرد و ابتدایی، نماد برداشت کارمای مفید و سازنده است. به طور مثال یک سری کارهای مثبت با هدف مشخص انجام میدیم و زمانی که انرژی مثبت این کارها به تراکم یا میزان مناسب رسید، پاداش اون کار قابل بهره برداریه و صرفا کافیه درون صندوقچه رو باز کنیم. ما نمی دونیم اون پاداش دقیقا چیه اما می دونیم که حاصل تلاش ماست و رسیدن بهش زندگی ما رو متحول می کنه.
حرف هام برای اون فرد رویابین و بقیه ی اعضای کلاس جالب بود. اما موبایل اون فرد رویابین زنگ خورد و مسئولیت مهمی براش پیش اومد و باید می رفت. کلاس درس رو دوست داشت اما درونش رو دیدم که رسیدگی به اون مسئولیت براش شیرین تر و لذت بخش تر بود.
نظرات
ارسال نظر