رمان بازگشت به لموریا 3| پست هشتاد و هفتم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

تصمیم درست اینه که ذهن مون و انرژی مون رو صرف انجام کار های جدید و مفید کنیم. به این ترتیب انرژی ها و افکار و عادت های کهنه و سطح پایین از بین میرن و با انرژی جدید و بهینه تر جایگزین میشن.

.

.

.

روز خواب آلوده ای داشتم در مجموع. یعنی احساس می کنم زیاد تو لحظه ی حال نبودم. یا مشغول رویا بینی بودم یا گرم بازی کردن. تا ساعت 12 ظهر کار کردم. تا حالا دمنوش گل گاو زبون رو توی شیشه شیر نخورده بودم که امروز به لطف پارسا این کارو هم انجام دادم. احساس می کنم این روزا پارسا داره کارهایی رو انجام میده که قصد داره فعلا به من چیزی نگه اما وقتی تموم بشن یا به نتیجه برسن، قراره روی زندگی مون تاثیر بذاره. میدونم که درگیر شعبه ی هند هست یا در واقع تجارت جدید تولید و فروش رنگ گیاهی در هند. طی این پروسه ها و دوره ها بیشتر به حفظ و متمرکز نگه داشتن انرژیش نیاز داره. هر چند که داشتن هاله ی زرد نشونه ای از استعداد محافظت و قدرت برای تجارب مادی یا فکریه اما وقتی حجم مسئولیت های یک فرد بالا میره، نیازش به حفظ و تمرکز انرژی هم بیشتر میشه. مسئولیت هایی که درون زندگی به عهده می گیرم، هیچ وقت چندان شباهتی به کارهایی که پارسا علاقه داره بره سراغشون نداره.

به طور مثال من نمی تونم در طول روز معاشرت با تعداد زیادی از آدم ها رو مدیریت کنم و به سرعت انرژیم هدر میره و روانم آشفته میشه. صحبت عادی با دوستانم حتی قادره انرژی چاکرای سومم رو تخلیه کنه. اما پارسا اینطور نیست. پارسا به راه رفتن، معاشرت با افکار و قرار گرفتن درون موقعیت های مختلف علاقه داره. دوستان مختلفی داره و محافظت از خودش در مقابل رفتار ها و عادت های ناخوش آیند آدم ها رو به میزان خوبی بلده. اما من تجربه های درونی یا انتزاعی رو ترجیح میدم. معمولا فاصله ام حتی از لحاظ فیزیکی نسبت به آدم ها رو حفظ می کنم و معمولا علاقه ای به عضویت در گروه های دوستی یا ایجاد رفاقت های صمیمانه ندارم. اگر هم همچین رفاقت هایی ایجاد کنم، بعد از مدتی برام یک تجربه ی طاقت فرسا و غیر قابل تحمل میشه. چون هر آدمی ایراداتی داره و من نمی دونم یا نمی تونم از خودم در مقابل ضعف دیگران محافظت کنم و آسیب نبینم.

گاهی با خودم فکر می کنم پس من چه فایده ای توی زندگی پارسا دارم؟ اون واقعا از من محافظت کرده ولی نمی دونم من چه فایده ای برای اون دارم؟ یه فایده ای که واقعا هم ردیف محافظت کردن باشه.

امروز حین گوش دادن به فرکانس ها کمی زیاده روی و بی احتیاطی کردم و کمی حالت سردرد و منگی دارم.

.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...