رمان بازگشت به لموریا 3| پست سی و دوم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

دوست دارم که منو یه آدم جدید در نظر بگیرید. یه آدمی که طی همین چند سال اخیر با شما آشنا شده و به شما علاقه مند شده. چون احساس می کنم بخشی از وجودم به این شکل عاشق شماست. من مطمئنم خیلی از آدم های این سیاره، زمانی که شما موجودات ابعاد بالا رو از نزدیک ببینن مثل من عاشق تون میشن. ولی متاسفانه این کار همیشه آسون نیست. مخصوصا وقتی آدم پر از انرژی های سطح پایین و ترس از زندگی باشه.

یکی از دلایلی که زندگی درون دنیا های شما رو دوست دارم استفاده از سیستم آموزشی شماست. دوست دارم به مدرسه برم و علوم مورد علاقه مو یاد بگیرم. مثلا دوست دارم بتونم مدل لئوناردوداوینچی نقاشی بکشم. دوست دارم بهم تصویرگری کتاب یاد بدن. یا بهم یاد بدن چطور راحت تر زبان های مورد علامه مو یاد بگیرم.

خب بچه ها بیشتر از این وقت شما رو نمی گیرم. مراقب خودتون باشید.

.

.

.

ساعت 4 صبحه و تازه از خواب بیدار شدم. توی خواب می دیدم که گوشوار نامناسبی توی گوش انداختم. این کارو از روی حماق و کنجکاوی انجام دادم و گوشم کمی زخمی شد و عفونت کرد. احتمالا یک اشتباهی مرتکب شدم و این خواب داره بهم هشدار میده. گوش ها در سطح فیزیکی باعث میشن تا بتونیم اصوات و حرفا رو بشنویم و مقدمه ی نوعی از ادراک رو فراهم میکنه. گوش ها از این بابت در برقراری ارتباط ما با دنیا بسیار موثر و کاربردی هستن.

همچنین شنونده بودن، ضامن تقوی مهارت های گفتاری و کلامی ماست. شنیدن به ما کمک می کنه تا بسیاری از مسائل رو یاد بگیریم و درک کنیم. گوشواره ها به زیبایی این عضو بدن کمک می کنن. جواهرات، زمانی که حین خواب ظاهر میشن، برای من سمبل مهارت های روانی بخصوص و ثانویه ای هستن که در طول زندگی کسب می کنیم. این مهارت ها جنبه ی ابزاری دارن و اکتسابی هستن. همون طور که جواهرات عضوی از بدن ما نیستن.

جواهرات شباهت زیادی به سمبل لباس ها دارن با این تفاوت که بیشتر جنبه ی زیبایی شناسانه دارن در حالی که ما به لباس ها احساس وابستگی و نیاز بخصوصی هم داریم.

در سطح روانی، ما مهارت ها و توانایی های بخصوصی رو گاها درون خودمون تقویت می کنیم تا بتونیم زندگی اجتماعی با کیفیت تری داشته باشیم. به طور مثال فن بیان خودمون رو تقویت می کنیم. تمرین می کنیم که شنونده و هم صحبت خوبی برای دیگران باشیم. یا مثلا تلاش می کنیم که به ویژگی ها و خصلت خاصی شناخته بشیم. این ویژگی ها لزوما مثبت نیستن. یعنی گاهی برای کسب صفاتی تلاش می کنیم که به نظرمون ظاهر خوبی دارن اما پرداختن بهشون می تونه سلامت روانی ما رو به خطر بندازه با بهمون آسیب بزنه.

این خواب برای من سمبل همچین چیزیه. یعنی یک انتخاب اشتباه انجام دادم و داره برام ناراحتی هایی ایجاد میکنه و اگه در موردش هوشیار نشم می تونه دردسر ساز تر بشه.

من تلاش کردم ویژگی یا مهارتی رو به دست بیارم که برای من مفید نیست و باعث دردسرم شده. یک حرکت از روی بی احتیاطی. ممکنه هم به زودی پتانسیل انجام همچین تصمیمی رو داشته باشم و طمع انجام این کار طی مدت اخیر درونم ایجاد شده و ناخودآگاهم داره هشدار میده که لطفا این کار رو نکن.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...