دو عروسک محبوب توی این برنامه ی تلویزیونی بودن. این دو عروسک از محبوبیت زیادی برخوردار بودن اما از نظر آناتومی و شخصیت و حتی تزئینات لباس، خیلی شبیه به همدیگه بودن. این عروسک ها شبیه به بره های خیلی زیبا و کیوتی بودن که روی تن شون استیکر های توت فرنگی و سیب و زرد آلو چسبونده شده بود.
یک روز توی سایت یکی از دوستانم که اهل مقاله نویسی بود، به مقاله ی جالبی برخوردم. این دوست من آقایی بود که به مطالعه ی اهرام، علاقه ی زیادی داشت. می گفت: من اینقدر درباره ی اهرام تحقیق کردم و نوشتم که اهرام تبدیل شده به دوست خوب من و بار ها توی خواب هام باهام حرف زده.
صحبتش رسید به خوابی که جدیدا در مورد اهرام دیده. من هم که عاشق رویابینی.
میگفت خواب دیده که اهرام بهش گفته: حتی من که دوستت هستم، دوست ندارم چیز هایی که میسازی ظاهرشون دقیقا مثل من باشه. دوست دارم از خلاقیت خودت استفاده کنی و چیز جدیدی بسازی.
دوست من به این برنامه ی تلویزیونی و شباهت این دو عروسک محبوب هم اشاره کرده بود.
این خواب برام هم بامزه هست هم عجیب. مثلا این که چرا اهرام باهاش حرف زده و چرا همچین پندی بهش داده؟!
.
.
.
از طرف ارغوان به دوستای لمورم
سلام امیدوارم وقت شما بخیر باشه. حال من خوبه و اوقات خوبی رو سپری می کنم. مشغول کارهام هستم. می نویسم، ترجمه می کنم، نقاشی میکشم، تایپ می کنم، به روان آدم ها فکر می کنم و به زندگی روزمره ام رسیدگی می کنم. مساله ای هست که ذهنم رو مشغول کرده و لازم داشتم در موردش صحبت کنم. اولش فکر کردم که بهتره در مورد نقاشی با پیکاسو مکاتبه کنم و زندگیشو مطالعه کنم و سعی کنم درکش کنم اما من از این مرد خوشم نمیاد. منظورم نقاشی هاش نیست. از شخصیتی که طی زندگی زمینیش داشته خوشم نمیاد. دوست ندارم تحت تاثیر همچین آدمی قرار بگیرم. نتونستم خودمو راضی کنم که نامه نگاریمو باهاش ادامه بدم.
نمی دونم بعد از شنیدن این حرف راجبم چی فکر می کنید یا راجبم چجور قضاوت می کنید، اما به حدی هیچ علاقه ای به پیکاسو و نحوه ی زندگی کردنش ندارم که حتی اگر به خشم خدایان هم دچار بشم حاضر نیستم به قضاوت های دیگران در مورد این تصمیمم اهمیت بدم. من نمی خواهم پیکاسو و امثالش بهم تعلیم بدن، بهم توجه کنن یا سعی کنن کمکم کنن. حس می کنم بهم توهین میشه.
.
.
.
اغلب شنیدم که میگن رو به روی احساس عشق؛ نفرته یا بی تفاوتی. اما یکی از قوی ترین انرژی هایی که تابحال در مقابل عشق دیدم کینه است.
نفرت یک احساس کلی تره و می تونه مقابل احساسات مثبتی مثل امنیت، خلاقیت و اعتماد به نفس هم ایجاد بشه. اما کینه، یک احساس خاص، پیچیده و کمتر شناخته شده است. کینه ترکیبی از چند احساس بسیار منفیه و از این بابت مثل یک ویروس تکامل یافته تر به چشم میاد.
نظرات
ارسال نظر