رمان بازگشت به لموریا 3| پست چهاردهم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

از طرف ارغوان به دوستای لمورم

سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه. حال منم خوبه، کم کم دارم برای خواب آماده میشم. اینقدر شام خوردم که فکر نکنم امشب روحم بتونه راحت پرواز کنه و چیز های جدیدی یاد بگیرم. طی روز های اخیر، 2 بار برای فرشته ی نگهبانم نامه نوشتم و ازش خواستم بهم کمک کنه تا بتونم چیز های جدیدی یاد بگیرم.

حس می کردم بعد از نوشتن این نامه، انرژی مثبت قابل توجهی به سراغم میاد و حین خواب و بیداری، بیشتر می تونم الهام بگیرم و مسائل رو درک کنم یا خواب های شفاف تری می دیدم. و این ها در حالیه که درست نمی دونم فرشته ی نگهبان دقیقا کیه.

چند روزیه موضوعی ذهنمو مشغول کرده، هم برام الهام بخشه هم خنده دار. این سریال بریتانیا چیز مسخره ای درونش داشت. فرض کنید همچین جوامعی واقعیت داشته، یا جوامعی شبیه بهش. اون نه تلویزیون داشتن نه اینستاگرام نه خیلی چیزهای پر زرق و برقی که جوامع فعلی ما داره. تعداد افراد معروف و سرشناس اون جزیره خیلی کم بود و همون ها هم زندگی واقعا مسخره ای داشتن. ولی با این حال چقدر حرص و طمع داشتن که بتونن ابراز قدرت کنن. اون گروه دروید ها توی خونه های خیلی فقیرانه و کثیفی زندگی می کردن و کالبد هاشون به واسطه ی موادی که مصرف می کردن مثل طاعون زده ها شده بود. من همه اش با خودم فکر می کنم این ها دلشون به چی خوش بود و زندگی توی اون وضعیت پر از ترس و اضطراب و خشونت و زشتی چه لذتی داشت؟

اون ها اینقدر تلاش می کردن تا بتونن جامعه ای بسیار کوچک رو تحت تاثیر قرار بدن.

من آدم های زیادی رو دیدم که چیز هایی مثل اینستاگرام و توییتر و فیسبوک رو برای تاثیر گذاشتن روی ذهن مردم، چیز هایی بسیار مسخره می دونن. در عین حال، کارفرما های من خودشون رو میکشتن تا بتونن به کمک مقاله و محتوا و روش های جذب مخاطب، درون این شبکه ها، کسب و کار خودشون رو معرفی کنن. یک چیزی این وسط اشتباهه. در حال حاضر، جوامع مجازی و رسانه ها، بهترین محل برای تحت تاثیر قرار دادن آدم هاست. اما بحث اینه که کی بخواد دیگران رو تحت تاثیر قرار بده، دوم این که؛ چرا بخواد دیگران رو تحت تاثیر قرار بده؟ یعنی انگیزه اش از این کار چی باشه؟ سوم این که به چه روشی این کار رو انجام بده؟

خیلی ها هستن که افکار و قصد خوبی دارن اما فکر می کنن که کار کردن و فعال بودن بیهوده و بی معنیه. خیلی ها رو دیدم دوست دارن فعال باشن و کار مفیدی انجام بدن اما راهش رو بلد نیستن. بیشتر این راه بلد بودنه هم وابسته به یک سری مهارت های روانیه و اصلا چیز ماورائی و عجیبی هم نیست.

خلاصه من آخرش نفهمیدم پیشنهاد کی بود که این سریال بریتانیا رو ببینم و چرا؟ اما نتونستم بیشتر از چند قستمش رو ببینم. میزان خشونتش زیاد بود و بنده هم روح لطیفی دارم.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...