رمان بازگشت به لموریا 2| پست دویست و دوازدهم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

.

نامه ی پانزدهم

از طرف ارغوان به روح آقای نیکولا تسلا که هاله ی نارنجی داره.

سلام آقای تسلا، امیدوارم حالتون خوب باشه. حال منم خوبه و تازه از خواب بیدار شدم. با خوابی که دیشب دیدم فکر می کنم آمادگی تحویل پروژه ام به گروه بازی سازی رو دارم.

دیروز مقداری به کمک یکی از رنگ هایی که درست کرده بودم مراقبه انجام دادم. اتفاقی که افتاد این بود که تونستم این رنگ رو به تجسمات ذهنی و مثالیم اضافه کنم. حتی حین مراقبه، خودمو درون گوی درخشانی از این رنگ دیدم. این رنگ روی کاغذ، یه ته مایه ی مات و خاکستری هم داشت که درون تجسم من، اون قسمت حذف شده بود و طیف های رنگی ترش جذب هاله ام می شد. نمی دونم معنی این اتفاق چیه و چطور باید توصیف و تفسیرش کرد.

این رنگ، به هر صورت رنگی نبود که پیش از این درون مراقبه هام تجسم اش کرده باشم. ارتعاشش باعث شد تجربه ی جدیدی به دست بیارم. انرژی یا احساسی رو تجربه کردم که جدید بود و سلول هامو به شکل جدیدی تغذیه رسوند. احساسی رو بهم رسوند که خوب بود اما چیستیش برای دایره ی لغات فعلیم زیادی پیچیده است.

حین مراقبه با این رنگ، حس می کردم به سرزمین های خیلی دور رفتم. به یک تاریخ خیلی دور. به احساسی که سال ها پیش و طی زندگی های خیلی دور تجربه کرده بودم. داشتم توی یه زمین پوشیده از گیاهان خوش عطر راه می رفتم. حس امنیت زیادی داشتم و انگار داشتم به مسائل عمیقی فکر می کردم. احتمالا با خودم فکر می کردم: آیا دیگه هیچ وقت می تونم همچین حسی رو تجربه کنم؟ مه صبحگاهی دیگه هیچ وقت به این زیبایی به چشمم خواهد اومد؟ این حس آرامش، امنیت و این منظره ی ظریف و زیبا، دیگه قابلیت تکرار داره؟

رنگی که دیشب بهش خیره شدم، منو یاد اون مه زیبای دشت انداخت. اونجا خیلی ساکت بود. هم ذهنم پر از علومی بود که بهشون علاقه داشتم هم اطرافم پر از گیاهانی بود که می تونستم هر کدوم رو مثل یک کتاب مطالعه کنم.

تسلای عزیز، من احساس می کنم آینده همچین کیفیتی داره. متکامل تر شدن، بهتر زندگی کردن، ساختن بهشت یا هر توصیف دیگه ای که بهش اطلاق بشه... خوشبختی برای من اینه که اول از همه یک ذهن بهتر و کارآمد تر داشته باشم. مهارت هایی داشته باشم که بتونم به واسطه اش از کوچک ترین و جزئی ترین عناصر اطرافم، نهایت لذت رو ببرم.

خب، بیشتر از این وقت شما رو نمی گیرم. روزتون بخیر باشه.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...