رمان بازگشت به لموریا 2| پست صد و نود و سوم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

گفتم: ما همیشه دوست داشتیم در مورد این مباحث با شما معاشرت داشته باشیم، اما شما فرزندان انسان، چندان علاقه ای نشون نمی دادید و دوست نداشتید از ما چیزی یاد بگیرید. ما هم به تصمیم شما احترام گذاشیم. اما اگر علاقه دارید انرژی و هاله ها رو ببینید، پیشنهاد من اینه که نقاشی کشیدن رو یاد بگیرید.

(این موضوع برای خودم هم عجیب بود که مردم اون سرزمین این همه علم داشتن اما ظاهرا نقاشی کشیدن براشون مهم نبود)

در ادامه گفتم: شما فرزندان انسان هم می تونید نقاشی کشیدن رو یاد بگیرید. یعنی از رنگ ها و ابزار ها برای ترسیم علایق تون استفاده کنید، نه صرفا تصویرگری چیز هایی که نیاز دارید. تصویر گری فقط برای معماری نیست. خطوط و رنگ ها می تونن برای مقاصد شاعرانه هم به کار گرفته بشن. به طور مثال در مورد این یادمان، هر چه دقیق تر نقاشی یادمان رو بکشی، خاطراتش با وضوح و دقت بیشتری هم زنده میشه.

این خاطره تموم شد. فقط یک تصویر کوتاه دیدم و این بود که طی کارناوال های بعدی، اون شهر با تابلو های نقاشی بسیار بزرگی تزئین شده بود. اون ها مخصوصا چهره ی آدم های برجسته و ارزشمند تمدن شون رو نقاشی می کردن. سعی می کردن نقاشی ها رو به زیبا ترین شکل ممکن بکشن. کارناوال های فرزندان انسان خیلی زیباتر شده بود.

.

.

.

یک روز بود که هاله ام آبی تر از الان بود. جوان تر و قوی تر بودم. داشتم به سمت یک منطقه ی خوش آب و هوای کوهستانی می رفتم. هوا کمی سرد بود اما نور خورشید روی رنگ سبز و شاد گیاهان کوهستان می تابید. کار مهمی داشتم و می خواستم برای دیدن برخی از دوستانم برم. پالتوی بلند و خزدار قهوه ای رنگی پوشیده بودم. صدای خنده های چند دختر جوان رو می شنیدم. خیلی شاد بودن و ظاهرا داشتن سر به سر همدیگه میذاشتن.

صدا رو دنبال کردم. اون ها نسبت به من قد بلند تری داشتن. رنگ سبز روشن و زیبایی درون هاله شون بود. قوی، شجاع و باهوش بودن. چیزی کمتر از این هم از نژاد تیتان ها انتظار نمی رفت.

یکی از اون ها ویولن یا سازی مثل ویولن به دست داشت. یکی از اون ها هم موهای بور و طلایی درخشانی داشت. بعد ها متوجه شدم، اون دختری که ویولن به دست داشت همین دوست فعلیم الهه است. من این خواب رو، چند سال قبل از ملاقات الهه طی زندگی فعلی دیدم، اما به حدی خواب زیبایی بود که فراموشم نشد.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...