رمان بازگشت به لموریا 2 | پست صد و هفتاد و هشتم
نوشته شده توسط:ارغوان در | ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۹ | ۰ دیدگاه.
.
.
داشتم خوابی می دیدم که کمی پریشونم کرد و وقتی از خواب بیدار شدم حس خوبی نداشتم. یک انرژی منفی رو حس کردم که بهم نزدیک شده بود.
خواب دیدم جایی مثل یه اسکله هستیم. شب بود و من و هم کلاسی های دوران دبیرستانم اونجا قدم می زدیم. مثل زنگ تفریح بود. اما شب بود. نور چراغ ها زیاد بود. من داشتم ساندویچ گوشت می خوردم. توی خواب، به دو تا از دوستام گفتم: اعتراف می کنم که منه گیاهخوار، امروز دارم گوشت می خورم.
اون ها خندیدن. گفتن: آره، ما هم از همین تعجب کردیم. داستان چیه؟
دوستان من گوشت خوار بودن. منو بابت خوردن این ساندویچ سرزنش نمی کردن. فقط کنجکاو بودن.
گفتم: به خاطر پریود. حس می کنم بدنم ضعیف شده و میل زیادی به خوراک گوشت داشتم.
این تصویر کمی برای من مبهمه. حدسم اینه که داستان خواب داره به من هشدار میده که مراقب باش خوراک فکریتو از کجا تامین می کنی و جاهلانه سراغ مسائلی نری که نوعی عقبگرده و برات مناسب نیست.
گوشتی که درون ساندویچ من بود بسیار لذیذ بود. نیمه خام و نرم بود. مثل گوشت جگر. رنگ سرخ و صورتی داشت.
از نظر تعبیر خواب روان شناسی، خوراکی ها نماد خوراکی های فکری ما هستن. به طور مثال یک کتاب رو می خونیم یا یک فیلم رو می بینیم و این کار باعث تاثیر پذیرفتن ما میشه.
خوراکی ها لزوما با چاکرای سوم یا چاکرای معده مرتبط نیستن. از نظر من چنین خواب هایی دارن به تمام مراکز انرژی مهم اشاره می کنن. چون وقتی خوراکی می خوریم، تمام سیستم بدن ما می تونه تا حد زیادی درگیرش بشه. به طور مثال یه غذای ناسالم یا مسموم کننده می تونه برای چند روز آدمو به طور کامل از پا بندازه.
به هر صورت این خواب داره به من نشون میده که حواسم به یکی از خوراکی هایی که می خورم نیست.
پریود شدن و احساس ضعف، برای من نماد مسائلی هست که انرژی زیادی از من می گیرن و نیاز دارم که بعدش خودمو تقویت کنم اما این بار از روش درستی برای این کار استفاده نمی کنم و یک تصمیم عجولانه و سرسری گرفتم.
نظرات
ارسال نظر