رمان بازگشت به لموریا 2| پست صد و هفتاد و یکم
نوشته شده توسط:ارغوان در | ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۲ | ۰ دیدگاهاما اون پیرمرد نماد چی بود؟ اون برای من نماد کهن الگوی پیر خردمنده. سمبلی که درسی برای من داره و درون این خواب ظاهرا به شکل سالم و مثبتی ظاهر شده و نتیجه ی تصمیمم رو نشون میده. چیزی که از این پیرمرد یاد گرفتم این بود که کارما همیشه چیز های شگفت انگیزی رو پیش روی ما قرار میده و نتیجه ی کار ها و تصمیمات ما رو به شکلی غیر قابل پیش بینی محقق می کنه.
من هنوزم میگم که تعبیر خواب روان شناسی یک روش برای پیشگویی نیست بلکه بیش تر از هر چیز، نتیجه ی تصمیمات متفاوتی که درون ذهن داریم رو نشون میده و نقطه ضعف ها و نقاط قوت ما رو یادآور میشه. با سمبل شناسی خواب ها میشه درک کرد که کدوم تصمیمات و احساسات ما نادرست و مخرب هست و کدوم دسته از افکار و تصمیمات ما مثبت و سازنده. این شناخت کمک می کنه تا رفتار آگاهانه تری رو اتخاذ کنیم و به تدریج رفتار های بیمار گونه یا اعتیاد آمیز منفی رو کنار بذاریم و عادت ها و احساسات مثبت رو جایگزین کنیم.
.
.
.
نامه ی نهم
از طرف ارغوان به روح آقای نیکولا تسلا که هاله ی نارنجی داره
سلام آقای تسلا وقت تون بخیر باشه. حال من خوبه، حال شما چطوره؟ دیروز برای شما نامه ای ننوشتم چون تصمیم گرفتم به جاش یه نقاشی آماده کنم. نمی دونم نقاشی به دست تون رسید یا نه. شما رو با هاله ی نارنجی کشیدم در حالی که داشتید یه کتاب رو درون کتابخونه می ذاشتید و ماکت دو تا از اختراعات شما هم زیر قفسه ی کتاب ها بود. خودمو هم شکل یه فرشته ی گرد و کپلی با هاله و لباس آبی کشیدم که داشت بالای نقاشی پرواز می کرد و یک چوب ستاره نشان توی دستم بود.
یه نقاشی خیلی کوچیک کشیدم و درون یک قاب کوچیک هم قرارش دادم اما حس کردم بهتره یه نقاشی بزرگ تر بکشم و جزئیات و رنگ های بیشتری بهش اضافه کنم.
نظرات
ارسال نظر