رمان بازگشت به لموریا 2| پست صد و شصت و نهم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

از طرف ارغوان به دوستان لمورم

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. از صبح می خواستم براتون نامه ی جدیدی بنویسم. هر چند مدت زیادی از نامه ی قبلیم نگذشته. اما انرژی های جدیدی رو دارم تجربه می کنم که هیجان زده و خوشحالم کرده اما می دونم که برای شما پیش پا افتاده است. به هر صورت دوست داشتم درباره شون با یک نفر حرف بزنم. امروز حین شستن گوجه فرنگی، احساس کردم هاله ی آلبالویی رنگ یا صورتی پر رنگی اطراف شون می بینم. این اتفاق خیلی غیر منتظره بود چون اصلا تمرکزی روی هاله ی گوجه ها نداشتم. حس کردم حساسیتم نسبت به انرژی گیاهان بالا رفته.

حین خوردن ناهار متوجه شدم این حساسیت رو نسبت به طعم ها هم پیدا کردم. خوراکی ها برام مزه ی بیشتری پیدا کردن. از این که روی سالادم سس ریخته بودم پشیمون شده بودم. طعم خالص سبزیجات رو بیشتر دوست داشتم. اون سس، طعم تند و ترش سابق خودش رو داشت، حتی می تونم بگم ترش تر بود اما حس می کردم طعم موندگی یا پلاستیک بسته بندیش رو حس می کنم. گرچه نمی دونم مگه پلاستیک هم مزه داره؟ به هر صورت طعم و انرژی جالبی نداشت. حس کهنگی داشت و من دوست داشتم سبزیجات تازه رو بخورم.

یادتون هست توی یکی دو تا نامه ی قبلیم درباره ی خواب بدی که دیده بودم گفتم؟ این که یک جونور شبیه مار و هزارپا رو دیدم که قصد داره نیشم بزنه؟ دوباره دارم ایمیل های تهدید آمیز دریافت می کنم. اون ها با کتاب هایی که می نویسم مشکل دارن. خواهرم نیلوفر هم دوباره داره پیغام هایی میفرسته، گاها تماس می گیره و عصبیه و با حرفاش آزارم میده.

به هر صورت بهتره به کارم ادامه بدم و از خودم محافظت کنم. اگر بخوام اجازه بدم این انرژی ها بیش از حد بهم نزدیک بشن، فرسوده میشم و ممکنه خودم هم بیمار بشم.

من باید چند ساعتی استراحت کنم. خوشحال شدم باهاتون صحبت کردم. فعلا وقت شما بخیر باشه.

.

.

.

_دیشب خوابی در مورد تو می دیدم پارسا. تو برای من سمبل هدف روحیم شدی. خواب می دیدم توی اتاق خاکستری رنگی تنها هستم. آرزو داشتم تو پیشم باشی اما انگار ازم دور بودی و باید تو رو به شکل خاصی فرا می خوندم. روی میز کارم یک چارت رنگ بود. تقریبا شبیه همین چارت هایی که درست می کنم. خونه های دایره ای شکل داشت و زیر هر خونه، ویژگی ها و ارتعاش و کد هر رنگ یا مشخصاتی از این قبیل، نوشته شده بود.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...