رمان بازگشت به لموریا 2| پست صد و پنجاه و چهارم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

.

خوابگاهی رو می دیدم که ظاهر معمولی داشت و من و عده ای از دوستانم اونجا زندگی می کردیم. دختر نوجوانی وجود داشت که خیلی شبیه به خواهرم نیلوفر بود. این دختر خیلی شوم و عبوس بود و سراغ افراد خوابگاه می رفت و اون ها رو آزار می داد یا ازشون سو استفاده جن^%&*سی می کرد و از این طریق انرژی اون ها رو می دزدید و لذت زیادی هم می برد. این کاراکتر برای من نماد نشخوار ذهنیه. کاری که خواهرم نیلوفر بسیار زیاد انجام می داد و با اخلاق و رفتار بدش، دیگران رو آزار می داد و حین بحث و دعوا، انرژی شون رو می دزدید.

حین این خواب دیدم که داشت از یک هم اتاقی با استعدادم سو استفاده می کرد و از این بابت خیلی خوشحال بود. من نمی تونستم مداخله کنم. گفتم حتما هم اتاقیم خودش انتخاب کرده و دوست داره که این دختر ازش سو استفاده کنه. اما دخترک به یکی دو نفر راضی نبود. سراغ من اومد. چند بار تهدیدش کردم و از خودم روندمش. اما دوباره هم به سراغم می اومد و فکر می کرد منم مثل بقیه هستم.

تصویری ناگهان از پشت ذهنم گذشت. دیدم که من برای کاری به این دنیا اومدم و قصد دارم بازی ای در مورد خوراکی ها بسازم. خوراکی در تعبیر خواب روان شناسی نماد خوراک روان آدمیزاده و این خواب ربطی به ظاهر و گرافیک بازی هایی که دوست دارم بسازم نداره.

حتی خوده سمبل بازی ویدیویی لزوما ربطی به هدفی در مورد ساخت بازی ویدیویی نداره. بازی ویدیویی برای من سمبل ایجاد تجربه است. به این ترتیب خوابی با موضوع ساخت بازی ویدیویی در مورد آشپزی و خوراکی ها، برای من نماد تمام هدف روحیمه. تمام کار هایی که قصد دارم برای آدم ها انجام بدم. حالا به هر وسیله ای.

به هر صورت من دیدم که بعد از من، دوستان لمور دیگه ام هم تصمیم دارن به این دنیا بیان و اون ها هم هدف منو ادامه بدن. اون ها هم دوست داشتن در مورد روان انسان پروژه هایی رو ادامه بدن. تعداد شون هم کم نبود و می دونستم اگر الان بخوام کم کاری کنم و وقت و انرژیمو هدر بدم، کار دوستانم ممکنه معطل بشه یا کار بیشتری روی دوش اون ها بیوفته. به هر صورت هر کاری که طی زندگی فعلی انجام بدم به نحوی روی زندگی دوستان لمورم تاثیر میذاره و در قبال کارهایی که انجام می دم و حتی انجام نمی دم مسئول هستم.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...