رمان بازگشت به لموریا 2| پست صد و سی و پنجم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

من تصمیم دارم کم کم نقاشی کشیدن رو جدی تر شروع کنم و کارت های بازی شبیه سازی رو درست کنم.

دیشب خوابی دیدم که احساس می کنم کمک روحم برای شروع دوباره ی طراحی و نقاشی بود. راستش من هنوز توانایی کمی توی ترسیم آناتومی ها دارم. خواب می دیدم که هر روز به شهر رفت و آمد می کنم اما آدم یا عنصر خاصی که برام خاص و جالب باشه پیدا نمی کنم. اما یک روز با دختر جوانی آشنا شدم که به طور خودآموز، نقاشی و تصویرگری های فوق العاده ای انجام می داد. این دختر، جایی دور از شهر و درون مزارع زندگی می کرد.

دختر تو پر و خلاق و زیبا رویی بود. در سطح شهر چندان فعالیت نداشت و به صورت یک تایپیست یا مترجم پاره وقت کار می کرد. اما بعضی وقت ها اگر سفارش خوبی پیدا می کرد ممکن بود چند تا از اون شاهکاراشو روی دیوار یا مجلات ببینی. ممکن بود برخی از تابلو هاشو بفروشه. اما همیشه سبک و موضوعات خودش رو به طور مستقل حفظ می کرد و یک نقاش کارمند صفت نبود.

من یکی از تابلو های نقاشی فوق العاده اش رو خریدم. از مزرعه ی ذرت و چغندر زیبایی گذشتم. لباس های پاییزی پوشیده بودم و به اون مهارت و زیبایی بی نقص فکر می کردم. به رنگ های فوق العاده و گیرایی فکر می کردم که این نقاش برای رنگ آمیزی اجزای مختلف صورت آناتومی ها استفاده می کرد. به خطوط ماهرانه و خاصش که قادر بود عمیق ترین حالات و احساسات موجودات زنده اعم از حیوان و انسان و گیاه رو به سطح بیاره و به رخ بیننده بکشه.

من از تهه قلبم آرزو داشتم علم این دختر جوان رو یاد بگیرم. وقتی به خونه رسیدم، تابلوی نقاشی رو روی طاقچه گذاشتم.

روی طاقچه، به جز اون بوم، چند گلدون گل بسیار زیبا بود که جلوه اش رو فوق العاده تر می کرد.

به مادرم گفتم که: من می خوام برم پیش این دختر نقاش و مدتی تعلیم ببینم.

اما مادرم اجازه نمی داد و با من برخورد بدی داشت.

این رفتار کاراکتر مادر برای من سمبل افکار منفی ای هس که درون ذهنم دارم و بهم اجازه نمی ده سریعتر پیشرفت کنم و به سمت کارها و تجارب جدید برم.

خلاصه سرت رو درد نیارم آقای تسلا، زندگی با ترس و احساس رکود، فرقی با جهنم نداره. اما هر بار که چیز جدیدی یاد می گیرم، احساس می کنم به منتهای شادی و خوشبختی رسیدم.

توی این خواب، مادرم ازم پرسید: چرا می خوای پیش این دختر نقاش، نقاشی کشیدن رو یاد بگیری؟ مگه اون چی یاد میده که مثلش جای دیگه نیست؟

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...