رمان بازگشت به لموریا 2| پست نود و پنجم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

به طور مثال فردی مثل من که شدیدا حسرت گذشته ی شیرینش رو می خوره و مدام به دوستای لمورش فکر می کنه، فقط با یک تجربه ای که به همون اندازه شیرین و لذت بخش باشه، دست از این رفتار اعتیاد گونه بر می داره. هیچ راه فراری از اون نیاز عمیق و شدید نیست. زندگی با لمورین ها منو شدیدا نیازمند به محبت و عشق کرده. شاید من نتونم توی این دنیا، دوباره این عشق رو از طرف دوستان لمورم تجربه کنم، اما شانس اینو دارم که از طریق کمک به آدم ها، همون عشق و محبتی رو دریافت کنم که لمورین ها نسبت به من داشتن. اما متاسفانه ترس از طرد شدن و دوست نداشتنی بودن مثل یک ویروس به من غلبه کرده و اجازه نمیده که این حفره رو به شکل منطقی برطرف کنم.

من فکر می کنم که ویروس های روانی هر کدوم در واقع نوعی ترس هستن. و این وتیکو یا طلسم مادر که بار ها توی منابع مختلف در مورد شون صحبت شده، همون تخم ترسی هستن که هزاران سال پیش به سیاره ی ما عارض شده و کار رو برای درمان ما دشوار کرده.

موجودات سیارات دیگه هم ممکنه گاها چیز هایی رو از دست بدن، یک موجود نرمال، اینقدر درمانده و ویروسی نمیشه. چون اون ها درگیر این طلسم مادر یا ویروس روانی وتیکو نیستن.

وضعیتی که ما بهش دچار شدیم می طلبه که چاره اندیش تر بشیم و ابتکارات متفاوتی به خرج بدیم تا اول از همه این ویروس، ضعیف بشه و از پا در بیاد. درست مثل این بیماری های ویروسی که سال های اخیر رایج شدن و زمانی برای ما کاملا بیگانه بودن و هر بار مدتی طول کشید تا رفتارشون رو بشناسیم و دارویی بر علیه ویروس بسازیم. ویروس های روانی هم نیاز به واکسیناسیون دارن. برای مقابله باهاشون لازمه خلاقیت به خرج بدیم.

به طور مثال یکی مثل من، تا زمانی که نتونه به ترسش از طرد شدن و مورد توهین قرار گرفتن غلبه کنه، شانسی برای ایجاد یک تجربه ی جدید و مفید نداره. و این وضعیت باعث میشه من درگیر یک چرخه ی تکراری و اعتیاد آمیز بشم که در حال فرسوده کردن منه. چرخه ای که باعث شده مدام گذشته و خاطرات شیرینش رو مرور و گاها گریه کنم و انرژی حیاتی خودم رو درون این چرخه ی اعتیاد گونه و آزار دهنده هدر بدم.

فکر می کنم باید بیشتر از قبل در مورد ماهیت ترس تحقیق کنم. ترس ها نوعی احساس پیچیده و نامنظم هستن که خودشون رو پشت رفتار های اعتیاد آمیز پنهان می کنن. اون ها اغلب به طور واضح ظاهر نمیشن و دیدن روی حقیقی اون ها بسیار دشواره. همچنین ترس ها قادرن به طور مداوم تغییر چهره بدن یا مثل ویروس های جسمی، به روز رسانی هایی رو پشت سر بذارن.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...