و حالا توی فکر هستم که چطور باید درباره ی دسی بل یاد بگیرم. هیچ ایده ای ندارم دسی بل چیه و آخرین بار، سال اول دبیرستان شنیدمش. لحظه ای فکر کردم شاید روحم باهام شوخی کرده چون این موضوع از تخصص من دوره، اما حین گفتن این حرفا کاملا متین و جدی بود.

فقط می دونم باید کارت هایی رو با کمک شهودات و خلاقیت خودم و چیز هایی که تا الان درباره ی احساسات و تعبیر خواب یاد گرفتم طراحی کنم. من کارت ها رو دوست دارم اما هیچ ایده ای ندارم چطور میشه این کارت ها رو به شکل بهینه و مفید تری آماده کرد. به هر حال تلاش خودمو شروع می کنم. مطمئنم مثل همیشه، راهنمایی های لازم و بیشتری از راه می رسن.

.

.

.

اخیرا احساس می کنم که سمبل ها بیشتر از این که تعریف کننده ی یک احساس خاص باشن، بازنمایی دسته ای از رفتار ها هستن. رفتار ها در قالب الگو واره ها یا الگوریتم هایی نمود پیدا می کنن که به نسبت های مختلفی از چند احساس مختلف تشکیل شدن.

فیلسوف ها، روان شناسا، رنگ شناس ها و هنرمندا، ممکنه طیف وسیعی از توصیفات و احساسات رو درباره ی رنگ قرمز ارائه بدن اما در نهایت هیچ چیز بیشتر از رنگ قرمز، تعریف کننده ی ماهیت رنگ قرمز نیست. ما صرفا می تونیم یک سری تعاریف از رفتار های انتزاعی رنگ قرمز ارائه بدیم. یعنی تعریف کنیم که رنگ قرمز در موقعیت ها و فضاسازی های مختلف، چه تاثیری داشته و چه تجربه ای از مواجهه با رفتار های این رنگ به دست آوردیم.

اخیرا یک جمع بندی از تمام تعبیر خواب هایی که طی سال های اخیر نوشتم انجام دادم و متوجه شدم که بیشتر مطالب مربوط به "سمبل شناسی کنش ها" هستش. موضوعاتی مثل انتقام گرفتم، بوسیدن، لبخند زدن و خیلی چیز های دیگه.

نمی تونم بگم کنش ها از احساسات مهم ترن، می تونم بگم کنش ها برای ما ملموس تر هستن.

در واقع افرادی که برای تفسیر خواب هاشون به سراغ صفحات اینترنتی رفتن و کامنت درج کردن، بیشتر از همه خواستن که دلیل کنش ها رو بدونن. این موضوع در مورد مراجعین خودم هم صدق میکنه.

خوده من هم بیشتر از همه درگیر همین موضوع هستم و دوست دارم بدونم چی باعث میشه که تا این حد، خواب هایی در مورد تلاش برای رسیدن به خوراکی های رنگارنگ ببینم. در واقع خیلی نیاز دارم که دلیل کنش های مختلفم درون خواب ها رو بفهمم. سمبل شناسی خوراکی ها، گیاهان یا حیوانات، بدون در نظر گرفتن کنش ها، کمک چندانی به درک مفهوم یک خواب نمیکنه.