رمان بازگشت به لموریا 2| پست پنجاه و ششم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

همچنین توی وجود قربانی هاش، چیزی مثل یک ویروس به یادگار می گذاشت. این کار باعث میشد که فرد قربانی، کار هایی انجام بده که ضعیف تر بشه و راه برای حمله های بعدی این موجود غیر ارگانیک بیشتر باز بشه.

این موجود غیر ارگانیک نمی تونست به هر فردی نزدیک بشه و حمله کنه. حمله ها طی شرایط خاصی صورت می گرفتن. به طور مثال یکی از هم اتاقی های من، دختر بسیار بد اخلاق و عبوثی بود. اون زورگو بود و من و دیگران رو با حرفا و کاراش آزار می داد یا دوست داشت از ما سو استفاده کنه. سیاه پوست بود و هیکل درشتی داشت و از نظر قدرت بدنی از من خیلی بهتر بود.

دیدم که این موجود بهش حمله کرد و بخشی از روحش رو دزدید. این دختر خودش رو درون اتاق های پیچ در پیچ و تاریکی می دید. می دید که در حال فراره اما اون موجود غیر ارگانیک و سیاه، دست از سرش بر نمی داره. اون موجود تعقیب گر و پلید، لباس های سیاه رنگی پوشیده بود. یا بهتره بگم تمام تجلی هاش، به رغم داشتن چهره های متنوع، لباس های سیاه رنگی داشتن.

من از دیدن این منظره شوکه شدم. هر چند از دست هم اتاقیم ناراحت بودم اما اتفاقی که برای اون افتاده بود بد تر بود و مستعدش می کرد که دوباره هم رفتارای آزار دهنده ی زیادی از خودش نشون بده. من دوست داشتم راه حلی پیدا کنم که بشه به این طور افراد کمک کرد تا نقطه ضعف ها و ایرادات روانی خودشون رو برطرف کنن. چون زندگی با این افراد، زندگی ما رو هم در خطر قرار می داد.

اشتباهی که بعضی از افراد پیگیر علوم روحی مرتکب میشن اینه که با دیدن هر فرد مصیبت زده ای فورا قضاوت های نادرست و سطحی نگرانه ای انجام میدن. این افراد فورا استدلال می کنن که افراد مصیبت زده صرفا دارن تاوان کار های بدی رو پس میدن که طی زندگی فعلی یا زندگی های قبلی خودشون انجام دادن. اما طبق چیز هایی که تا الان متوجه شدم، اتفاقا مقدار بسیار کمی از مصیبت هایی که آدما بهش دچارن به کارما مربوطه. اکثر آدم ها صرفا دارن مورد یک ظلم جدید قرار می گیرن یا ظلم جدیدی که هیچ ربطی به چرخه های کارما نداره رو مرتکب میشن. به عبارتی بسیاری از افراد دارن کارمای کاملا جدیدی ایجاد می کنن.

این موضوع روشن میکنه که چرا قضاوت کردن آدم ها کار حساسیه و بهتره از قضاوت های عجولانه خودداری کنیم. ما در مقابل درد کشیدن موجودات هستی مسئولیم حالا چه دردی که می کشن بابت کارما باشه، چه صرفا یک اتفاق بد یا آزمون.

در واقع حتی بی تفاوتی ما به مصیبت ها، می تونه بسته به شرایط، کارمای منفی ایجاد کنه. (این مربوط به زمان هایی میشه که فرد می تونسته کمکی انجام بده اما انجام نداده.)

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...