رمان بازگشت به لموریا 2| پست چهل و هفتم | بخش دوم
نوشته شده توسط:ارغوان در | ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۳ | ۰ دیدگاهآندری از رساله ی جدیدم خیلی خوشش اومد. یکی از عادت هاش اینه که وقتی پروژه ای رو تموم می کنم، یه پروژه ی سخت تر پیشنهاد میده. مثلا میگه: چرا فلان کار رو انجام نمیدی؟ یا منتظرم بری سراغ فلان موضوع... و از اون جایی که پروژه های پیشنهادیش چندان دور از ذهن نیست و صرفا یک پله با توانایی های فعلیم فاصله داره، احساس می کنم بهتره در مورد پیشنهادش فکر کنم.
این تاثیر آندری صرفا مربوط به زندگی فعلی نمیشه. یک بار خواب دیدم که توی دنیای لمورین ها هستم. اون جا طبعا ظاهر کودکانه یا بسیار جوان تری داشتم. دنبال موقعیتی می گشتم که بتونم توی جامعه کار کنم و مفید باشم. اون جا، کار کردن داوطلبانه است و جامعه به شکلی سازمان دهی شده که آدم ها بابت نیازمندی شون به پول کار نمی کنن. این مسائل خیلی وقته که حل شده. ما لمورین ها صرفا بر حسب احساس مسئولیت و علاقه کار می کنیم، حداقل در مورد خودم مطمئنم کار کردن رو دوست داشتم چون می تونستم ساعت های طولانی پیش دوستانم باشم و در تعامل. و دیدن هر روزه ی آدم های خوش قلب و خوش ذوق و آگاه، بیشتر از کسب ثروت لذت بخشه.
به هر صورت زمانی بود که از آندری می پرسیدم: می تونی شغلی در مورد نقاشی توی ادارات یا کارگاه هایی که می شناسی برای من پیدا کنی؟
اما اون با خواسته ی من مخالف بود و سعی داشت مجابم کنه که این شغل هایی که بار ها امتحان کردم رو تکرار نکنم. کاری رو انجام بدم که پیچیده تر باشه و تجربه ی جدیدی رو پیش روی من بذاره، در عین حال وامدار و امتداد دهنده ی مهارت های قبلیم باشه. (توی دنیا های پیشرفته به خاطر طول عمر زیاد تر موجودات، توانایی کسب چندین تخصص و مهارت وجود داره. درست بر عکس دنیای ما که تا بیایم مهارتی رو یاد بگیریم، بخش قابل توجهی از عمر مفیدمون از بین رفته و ممکنه گاها فرصتی هم پیش نیاد که از مهارت خودمون برای انجام کار های مفید استفاده کنیم.)
خواب ورق خورد. می دیدم که گاهی اوقات درون دهکده گردش می کنم و به خونه ی دوست های مختلف سرکشی می کنم. من بیشتر شبیه دختر بچه ای بودم که دنبال یک هم بازی یا سرگرمی می گرده و هدیه گرفتن خوراکی و اسباب بازی خوشحالش می کنه. آندری یکی از افرادی بود که در موردش کنجکاو شده بودم و متقابلا از حال من بی خبر نبود.
یک روز به آندری گفتم که کمی خسته ام، می تونم جایی از خونه ات استراحت کنم؟
نظرات
ارسال نظر