هاله ی بدروس هم طیفی بسیار روشن تر از رنگ هاله ی من داره و متمایل به سبز روشنه.
رنگ غالب هاله ی آندری سبزروشنه اما رنگ دوم هاله اش آبی پر رنگه.
توجه به هاله ی انرژیکی فروید و برخی روان شناس های معروف حتی به کمک نگاه کردن به عکس های سیاه و سفیدشون، میتونه به راحتی ما رو متوجه رنگ هایی از این طیف کنه. هاله ی فروید یک بافت بسیار پر جزئیات و منظم داره.
نکته ی بسیار مهم درباره ی هاله های انرژیکی اینه که اون ها لزوما به موازات خرد و حکمت، قدرت مند نمیشن. اون ها وابسته به احساسات و طرز تفکر هستن. به طور مثال افرادی که سال های طولانی برای شرارت ورزی آموزش می بینن و زندگی شون رو صرف چنین کار هایی می کنن، هاله شون پر از جزئیات و بافت های مختلفه و انرژی زیادی رو می تونن ذخیره کنن. اما رنگ هاله ی اون ها تیره رنگه. یا حتی اگر حساسیت بالایی نسبت به انرژی داشته باشید ممکنه احساس کنید که اون ها بوی ناخوش آیندی دارن. (که البته خودشون و دوستاشون به این بو خو گرفتن.)
بافت هاله ی انرژیکی این افراد یا موجودات مثل یک پارچه ی چروکیده یا کثیفه و اغلب افرادی که دچار حمله های روحی میشن یا خواب های ناخوش آیندی می بینن، گزارش هایی در مورد افرادی میدن که لباس هایی کهنه و قدیمی به تن دارن اما سعی دارن خودشون رو افرادی مقدس معرفی کنن یا از فرد می خوان که خودکشی کنه.
اوایل جوانیم، زمانی خواب دیدم که مردی کنار من ظاهر شد. چهره ی اون در ابتدا شطرنجی بود، درست مثل مانیتور های رایج. و کم کم این حالت شطرنجی برطرف شد. اون هیچ درخشندگی خاصی نداشت و لباس سیاه بلندی پوشیده بود. این لباس، چروک و نخ نما بود. چهره ی این مرد کاملا معمولی بود. هیچ احساس خاصی درونم ایجاد نمی کرد. اون گفت که: من فلان فرد مقدس هستم.
من هیچ علاقه ای نداشتم که با این مرد هم صحبت شم یا حرفش رو باور کنم. صرفا احساس بدبینی شدیدی بهم دست داد و از خواب بیدار شدم. هنوز حضور انرژیش رو توی اون گوشه از اتاق احساس می کردم. مثل احساس سرما و اندوه بود. از اون نقطه دور شدم و توی ذهنم به چشم قشنگ گفتم: اون کیه؟ چرا به سراغ من اومده؟ آیا واقعا همون شخصیه که وانمود می کنه؟
چشم قشنگ طی خواب روز بعدم گفت که: تشخیصش به عهده ی خودتون هست.
نظرات
ارسال نظر