رمان از ما بهترون| پست چهل و نهم

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

پست چهل و نهم از ما بهترون

کومولوس سفید رنگی کنار ما فرود میاد و دختر چشم سبزی ازش پیاده میشه و در حالی که با چشمای وحشیش اطراف رو دید میزنه ، دستکشای جیغش رو وحشیانه می پوشه . پالتوی ببری جالبی هم پوشیده و موهاش رو به طور وحشیانه ای طلایی ، زرد ، قهوه ای ، شکلاتی و شرابی کرده . حتی احساس می کنم که کمی مو هاش رو پف داده تا رنگ هاش بیشتر به نظر بیاد . رامبد هیز ازش چشم بر نمیداره . شدت باد زیاد میشه و موهام رو توی صورتم می زنه . زیاد جلوم رو نمیبینم . جمعیت اجنه با نزدیک شدن به جنگل زیاد تر به نظر میرسه .

کنار هر ابری ، سه چهار تا جن وایسادن که به طور حتم ، بچه هاشونو برای پذیرش آوردن .

کنار یه استراتوس غرزاه ، جن چاق سفید رنگی که یه زن میانساله تکیه داده و با چشمای ریزش که به زودی بر اثر چاقی مفرط نا پدید میشه به هر کی که از کنارش رد میشه ، زل می زنه .

رامبد به من نزدیک تر میشه و با همون لحن سردش ، آروم کنار گوشم میگه : این زنه ، از جنای آب زیه ! مال دریای شماله!

با این حرف رامبد دوباره توجهم به زن چاق جلب میشه . اجنه های آب زی ، سفید رنگن . زن نگاهش به ما میوفته . چشماش رنگ سفید مرواریدی داره . هر سه ی ما رو از نظر میگذرونه .

با راهنمایی رامبد وارد چُپُر کوچکی میشیم . چپر حالت مخروطی شکل داره و از شاخ و برگ درختا درست شده . رامبد پوستینش رو در میاره و تلو تلو خوران خودش رو روی تُل کاه گوشه ی چپر میندازه .

روی استوانه ی کوتاه کنده ی درختی میشینم و سرم رو میون دستام میگیرم . پدر چن تا توصیه ی ریزه میزه میکنه و میره .

صدای پچ پچ چند جن از بیرون چپر به گوش میرسه . گاهی صدای قهقهه ی چند مرد و زن ، تن رو می لرزونه . صدای سرفه های خش دار رامبد ، سکوت چپر رو میشکونه اما بلافاصله سکوت بر قرار میشه .

صدای زنگ خور آیینه جیبیم بلند میشه . در حالی که دستم رو توی جیبم می برم نگاهم روی رامبد می مونه که روش رو از من برگردونده و دستش رو زیر سرش گذاشته .

آیینه رو جلوی صورتم می گیرم . اسی با قیافه ای خندون میگه : سلام آنیا ، کجایی ؟

-سلام ، اومدیم جزیره برای ثبت نام .

-با کیا رفتی ؟

-با بابام و رامبد !

-رامبد چیکار می کنه ؟ حالش چطوره ؟

-اونم خوبه ، سلام میرسونه .

آره جون خودش . باید به اسی بگم سایه تو با تیر می زنه !

***********************

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...