یادم اومد که مدت زیادیه این مقاله رو ازم میخواد اما من آماده اش نکردم. چون خودمو بین مقاله های لاتین زبان گم کرده بودم و هنوز ترجمه ی خوبی آماده نکرده بودم. می خواستم بر حسب عادت، کار ترجمه انجام بدم، اما تازه یادم اومد که نیلوفر کارفرمای من نیست و صرفا این مقاله رو برای خودش میخواد. می خواد که اطلاعاتش در مورد عناصر اصلی سازه های ساختمانی بالا بره. نیلوفر به علت رفتار های پرخاشگرانه و عصبی زیادش، برای من نماد اون بخش از شخصیتم هست که سعی داره با این مشکلات بجنگه.

حین خواب، به سرعت سراغ یه مقاله ی فارسی زبان رفتم و دیدم که مترجم های برجسته، کلمه ی لاتین سازه های ساختمانی رو به شکل دیگه ای ترجمه کردن، اون ها معادل آرکتایپ رو براش انتخاب کرده بودن.

خب این موضوع برام عجیب بود. ولی همین که از خواب بیدار شدم با تفسیر روانشناسی خواب به این نتیجه رسیدم که یه ایده ی کاملا منطقی پشت این خواب هست. سازه های ساختمانی نماد روان آدمیزاده و آرکتایپ، ایده ای برای تقسیم بندی انواع روان.

در واقع نوعی دسته بندی اولیه برای شکل روان انسان و می تونم برای تکمیل الگو واره ی بازی شبیه سازی ازش استفاده کنم. سازه های ساختمانی می تونن نماد روان انسان باشن و من تمام این مدت داشتم فکر می کردم که چطور این سازه ها رو مرتب تر دسته بندی کنم. گاها سراغ آرک تایپ ها رفته بودم اما نمی دونستم این سمبل ها واقعا کامل ترین نوع دسته بندی هستن یا دیگه قدیمی شدن؟ و اصلا نمی دونستم کجای جدولی که دارم تعریف می کنم کاربرد دارن.

توی خواب حتی دیدم که بعد از تحویل مقاله به نیلوفر، اون پشت لب تاب نشست و برای اولین بار بهم پیشنهاد داد که دیسک بازی رو حین اجرای بازی وارد دستگاه کنم. من تا اون موقع صرفا بخشی از محتوای دیسک بازی رو نصب کرده بودم و به خاطر ناشی بودن نمی دونستم که چرا نمی تونم همه ی بخش های بازی رو راحت و با سرعت زیاد اجرا کنم.

نیلوفر حالا می تونست به راحتی وارد فضای بازی مورد علاقه اش بشه و ازش لذت ببره. خودم هم از دیدن فضای رنگارنگ و هیجان انگیز بازی به وجد اومده بودم. بازی برای من نماد همین ابزار مواجهه با روان هست که در حال طراحیش هستم و 5 سال از شروع رساله اش میگذره، گرچه حالا یه پروژه ی بازی سازی هم در جریانه.

.

.

.