تعبیر خواب روانشناس

نوشته شده توسط:ارغوان | ۱ دیدگاه

تعبیر خواب روان شناس

انسان هایی که در سمت ها و شغل های مختلف، در خواب خود مشاهده می کنیم، سمبل مهارت ها و استعداد ها و ابعاد مختلف افکار و شخصیت خودمان هستند. ممکن است شخص روان شناس را در دنیای واقعی نشناسید و هویت او برای شما ناشناخته باشد. در این حالت باید بدانید که شما در حال رو به رو شدن با ابعاد ناشناخته ی شخصیت خود هستید.

بسیار اهمیت دارد که با دیدن این شخص در خواب و در حین دیدن این خواب، چه احساسی را تجربه می کنید. اگر حضور این فرد برای شما مثبت و خوشحال کننده باشد، باید بدانید که این شخص، سمبل آن دسته از مهارت های روانی شماست که از آن بی اطلاع هستید.

شناخت این بعد به شما کمک می کند تا به تجزیه و تحلیل درونیات خود بپردازید و با مشکل های فعلی خود در زندگی بیداری تا مرحله ی پیروزی مبارزه کنید. گفت و گویی که در خواب با شخصیت روان شناس دارید نیز گفت و گویی سمبلیک است. مثلا اگر در خواب، به روان شناس خود بگویید که قصد خودکشی دارید، این خواب صرفا به معنی میل خودکشی در زندگی بیداری نیست. این خواب می تواند به میل درونی شما به توقف برخی پروژه ها یا خواسته ها و مطالبات در زندگی بیداری اشاره داشته باشد.

دیدن شخصیت روان شناس در خواب می تواند گاها به میل درونی شما برای صحبت کردن و بیان درونیاتتان با فردی که شنونده ی خوبی است اشاره داشته باشد. این خواب از شما می خواهد ا چنانچه چنین شخصی را در دنیای واقعی پیدا نمی کنید، خودتان یک شنونده و پذیرنده ی خوب برای نگرانی های خود باشید. مانند یک روان شناس، پذیرنده و مثبت باشید. این کار به شما کمک می کند تا با مشکلات خود به شیوه ای منطقی رو به رو شده و آن ها را تا حد زیادی برطرف کنید.

اگر فرد روان شناسی که در خواب مشاهده می کنید را در زندگی بیداری بشناسید، توجه داشته باشید که فکر کردن به این شخص، چه احساس، فکر یا تجربه ای را در شما زنده می کند و چه درسی از او میگیرید؟ این شخص ارتباط نزدیکی با مشکل یا چالشی دارد که در حال حاضر برای شما ایجاد شده. او می تواند الهام بخش شما برای پیدا کردن راه های جدیدی باشد. راه هایی که به شما کمک می کند تا آرامش روانی خود را بازیابی کنید.

روان شناس در خواب می تواند به تلاش درونی شما برای کشف شخصیت خودتان و درونیاتتان مرتبط باشد. او می تواند سمبل یک استعداد یا مهارت نادیده گرفته شده باشد. ممکن است شما فردی تحلیل گر و باهوش باشید اما در زندگی بیداری و در حالت عادی، این ویژگی را نادیده گرفته باشید. از این مهارت در زندگی روزمره ی خود استفاده کنید و اجازه ندهید که عدم اعتماد به نفس، باعث سکوت و انفعال در شما شود. این مهارت به شما کمک می کند تا زمینه های مختلف زندگی خود را در جهتی مثبت گسترش دهید.

  • رُزِتا

    رُزِتا

    • ۱۴۰۱/۰۲/۰۲ - ۱۵:۳۸:۵۸

    سلام. من دیشب خواب دیدم که یک چیزی مثل پیشگویی(یا شایدم پیشبینی)شده که قرار شهر ما سونامی و سیل بیاد و شدت این سونامی اونقدر زیاده که سه چهارم شهر ممکنه زیر اب بره(هرچند در واقعیت ما توی منطقه ی کوهستانی زندگی میکنیم و این چیز بعید به نظر میرسه)در هر صورت مسئولین شهر به ما گفته بودن که نهایت دو سه روز بیشتر تا تخلیه شهر وقت نداریم . خلاصه که بخاطر ازدحام مردم و خیلی مشکلات دیگه بخش چشم گیری از مردم نتونسته بودن شهرو ترک کنن که من و خانوادم هم جزو اون دسته افراد بودیم .تنها چیزی که به فکر مردم میرسید برای اینکه خودشونو نجات بدن این بود که به بلندترین نقاط کوه برن و اونجا ساکن بشن اماوقتی سونامی شروع شد اونایی که خونشون تو کوهپایه و یا نزدیک به اون ابگیر(مطمئن نیستم دریا یا دریاچه) بود وفرصت نکرده بودن ، انگار داشتن قربانی میشدن . من و یک سری دوستام و آشناهام تصمیم گرفته بودیم تا پیش از اونکه کل شهر بره زیر اب(در واقع پیش از شروع شدن سونامی(بریم و کمک به تخلیه کنیم . اما وقتی بخشی از مردم قربانی شدن اناگر من دیگه تو حال و هوای خودم نبودم . یک کیسه ابریشمی دستم بود که توش بذرهایی از گیاها مختلف تو دستم بود و روی هر زمینیکه میدیدم ،میپاشیدم و برام مهم هم نبود که باد اونا رو جابجا میکنه و وقتی کسی بهم میرسید و منو ملامخ میکرد از اینکار غیر منطقی بی اختیار بهشون میگفتم :اینا تنبیه مادر،زمینه .ما داعم ازش استفاده کردیم ، ازش کار کشیدیم و اون بی هیچ چشم داشتی سکوت کرد و خدمتا رسانی انجام دادن. امروز دیگه سکوتش شکسته شده و همه ی اینها بخاطر اوج گناهانیه که تو این سالها انجام دادیم .من این دانه هاوبذرها رو میپاشم که نسل ما که از بین رفت ،بگذریم ،اما لااقل دوباره زندگی این گیاهانی که بخاطر خودخوهی خودمون نابودیشون کردیم دوباره بخاطر این سونامی هم شد آغاز بشه. با وجود اینکه منو دیوانه میپنداشتن اما باز هم به کارام ادادمه میدادم . وقتی شهرو در نهایت ترک کردم، خیلی از مردم زیر اب مونده بودن و قربانی شده بودن .ما به مدت چند سال اونجا زندگی کردیم(اون بالای کوه) و در نهایت من تصمیم گرفتن به جاهای دیگه سفر کنم و ببینم کجاها دیگه قابل زندگیه (تا بتونیم مهاجرت کنیم(یه منطقه ای رفتم که خشک خشک بود و ازخشکی زیاد زمیناش ترک برداشته بود و آفتاب اونقدر مستقیم و داغ بود که اگه بیشتر از چند دقیقه دربرابر تابش مستقیمش قرار میگرفتی تلف میشدی. یک مینیبوس قدیمی از اونجا رد میشد که توش پر از آدمهای مذهبی بود و با وجود اینکه مر بود اماا منم سوار کردن که تو اون بیابون نمونم.از وضعیت منطقشون که پرسیدم گفتن چند ساله که اینطوریه و خیلی ها هم از اینجا رفتن و اینجا عملا سوت و کور شدا و هر،روزم میزان خشکیش بیشتر و بیشتر میشه اما کاریش نمیشه کرد .یک پیرزن چادری ازته مینی بوس ادعام یکرد بخاطر فساد گروهی از مرمدی که قبلا اینجا زندگی میکردن خدا برای اینجا خشکی نازل کرده. اما من اعتقاد دیگه ای داشتم . اعتقادی که نمیتونستن به زبونش بیارم توجمع.به نظر من این فقط یکی از بیشمار ناله های مادر زمین بود که میخواست به گوش ما برسونهـ خدا هیج وقت بلا بر سر کسی نازل نمیکنه تا تنبیهشکن کنه . تودلم میگفتم اینا فقط بخاطر اینه که ما خودموند اشرف مخلوقات پنداشتیم و به خودمون اجازه دادیم هرطور که میخوایم بهره برداری وعملا سو استفاده کنیم از کره ی زمینمون.(میشه بیزحمت بگید معنی کل این خواب چی میشه؟😊)