تعبیر خواب سایه
نوشته شده توسط:ارغوان در فهرست تعبیر خواب » چهار عنصر | ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۴:۱۰ | ۰ دیدگاهتعبیر خواب سایه
سمبل سایه، حضوری بسیار درونی و روانی در رویاهای انسان دارد. سایه به نیمه ی پنهان شخصیت، افکار و درونیات ما اشاره دارد. در واقعیت، سایه در اثر مانعی که بر مسیر تابش منبع نور قرار می گیرد، ایجاد می شود. سایه، شکل کلی و گاها گمراه کننده از خطوط اطراف یک شیء را نشان می دهد. شیئی که مانع از عبور نور می شود. نور در رویای انسان، با مفاهیمی مثل حقیقت، علم، دانش، روشنایی و واضح شدن امور مرتبط می باشد. همان طور که نور در دنیای واقعی، حقیقت حرکات و اشکال را آشکار می کند.
در مقابل این سمبل، سایه ها حقیقتی کاذب را ایجاد می کنند و نه تنها می توانند برخی امور را پنهان کنند، بلکه شکل تحریف شده ای از آن ها را القا کنند.
بیشتر ما با این باور بزرگ شده ایم که آدم ها، برخی ویژگی های خوب و بد دارند و برای این که دیگران ما را قبول داشته باشند، باید خود را از شر صفات بد رها سازیم یا آنها را پنهان کنیم. بدین ترتیب ما بخشی از وجود خود را نادیده می گیریم و سرکوب می کنیم. اما نتیجه ی این کار، محروم ساختن خود از تعادل، یکپارچگی شخصیت و موهبت های پنهان، در بخش تاریک وجودمان یعنی سایه ی شخصیت است. کارل گوستاو یونگ، برای اولین بار مفهوم سایه ی شخصیت را مطرح کرد.
یونگ واژه ی سایه را برای اشاره به بخش هایی از شخصیت به کار برد که به دلیل ترس، جهل، خجالت یا نبود عشق، طرد شده اند. یونگ می گوید: سایه آن کسی است که شما نمی خواهید باشید.
سایه ی شخصیت مثل نیمه ی پنهان ماه است. سایه، نیمه ی تاریک وجود ماست. سایه شامل تمام آن ویژگی هایی است که سعی در پنهان کردن آن ها داریم. سایه شامل جنبه های منفی و تاریک و حتی شیطانی وجود ماست که از نظر خانواده، دوستان، جامعه و حتی خودمان قابل پذیرش نیست.
سایه بخشی از گذشته ی بدوی و اولیه ی ماست، همان انسان وحشی، حقیر و همراه با حرص و آز، که دارای هیجانات شدید و کنترل شده است. سایه در اعماق آگاهی ما دفن شده است و ما یا دیگران مستقیما از آن آگاهی نداریم. اما پیام آن روشن است. هر گاه پیام هایی از قبیل من خوب نیستم، من مشکل دارم، من دوست داشتنی نیستم، من شایستگی ندارم، من بی ارزش هستم را از بخشی پنهان در وجود خود دریافت کردید، بدانید که سایه تان با شما در حال حرف زدن است.
ما معمولا از مواجهه با این نیمه ی تاریک وجود خود می ترسیم و سعی می کنیم تا به طور آگاهانه آن را هر چه بیشتر به فراموشی بسپاریم و سرکوب کنیم. سایه بخشی از واقعیت وجود ماست و ما با سرکوب آن، خود را از تعادل و یکپارچگی شخصیت محروم می کنیم.
از طرف دیگر هر چه سعی در سرکوب سایه یا همان جنبه ی حقیر و وحشی وجود خود داشته باشیم، قوی تر و وحشی تر می شود. هر چه کمتر به سایه توجه کنیم، سیاه تر و پر رنگ تر می شود. به دو دلیل سایه را نباید سرکوب کرد. تعادل و سلامت روانی ما در گرو آن است که بخش خودآگاه وجود ما و سایه بتوانند با هم زندگی کنند. بنابراین، سرکوب سایه با قوی تر کردن آن، تعادل روانی ما را به هم می زند و باعث بروز انواع ناهنجاری ها و مشکلات روانی می شود. دلیل دیگر آنکه سایه صرفا دارای جنبه های منفی نیست.
همان طور که یونگ گفته است: اگر گرایش های سرکوب شده ی سایه فقط بد بودند، مشکلی وجود نداشت. با اینکه سایه عموما حقیر، ابتدایی، وحشی و غیر قابل پیش بینی است، اما به طور مطلق بد نیست و دارای جنبه های مثبتی مثل صفات برجسته ی کودکانه و معصومانه است که می تواند باعث ایجاد شور و حال و زیبایی در زندگی انسان شود.
به جای سرکوب سایه های خود، باید تمام جوانب آن را بپذیریم و آن را به عنوان بخشی واقعی از وجود خود قبول کنیم، زیرا سایه ی ما شخصیت اصلی ما را در بر دارد. با سرکوب سایه، علاوه بر دچار شدن به عدم تعادل و ناهنجاری، خود را از ارزش ها و مواهب آن نیز محروم می کنیم.
نظرات
ارسال نظر