تعبیر خواب حیوانات

نوشته شده توسط:ارغوان | ۰ دیدگاه

تعبیر خواب حیوانات

حیوانات سمبل هایی بسیار قوی در توصیف حالات روانی انسان و غرایزشان هستند. این موضوع به برخی شباهت های میان انسان و حیوانات باز میگردد. تا به حال توجه کرده اید که چه چیزی باعث می شود تا بتوانیم حیوانات را اهلی کنیم؟ ما در جریان اهلی کردن حیوانات به روان و حالت های ذهنی شان شناخت پیدا می کنیم. این شناخت در نتیجه ی نوعی همزاد پنداری به دست می آید و از یک قدرت ذهنی برتر ساخته خواهد شد.

این مساله در بین ما انسان ها نیز رایج و مشهود است. به طور مثال یک اتفاق بد ممکن است تجربه ای بخصوص و ناخوش آیند از لحاظ روانی برای ما ایجاد کند. ما نمی توانیم از افرادی که این تجربه را پشت سر نگذاشته اند انتظار درک این حالت روانی را داشته باشیم. ما نمی توانیم تمام تجارب دیگران را به راحتی درونی سازی کنیم. اما برخی تجارب بین ما مشترک هستند. این تجارب مانند کدهایی در انسان و حیوان ثبت شده و ریشه در مسیر تکاملی و سیر زیستی آن ها دارند.

به این دلیل است که درک بسیاری از ترس ها برای انسان و حیوان به راحی امکان پذیر می باشد. حال برخی از این تجارب به حدی درون ما قدیمی و کهنه و عادی شده اند که ساز و کارشان را در سطح خودآگاه فراموش کرده ایم. مطالعه ی رفار و حالات حیوانات به ما کمک خواهد کرد تا به این کد های فراموش شده به شکل خالص تری دست پیدا کنیم.

مطالعه ی انسان ها برای دسترسی به این کد ها بسیار دشوار خواهد بود چرا که انسان ها موجودات بسیار پیچیده ای هستند و رفتار ها و داده ها یا اطلاعاتی که در اختیار ما می گذارند، مجموعه ای از گذاره های مختلف خواهد بود. ما برای رسیدن به درک و شناخت، نیاز به منابع مطالعاتی داریم و توجه به رفتار و حالات حیوانات بسیار برای ما مفید خواهد بود.

مطالعه ی طبیعت و ساختار ذهن حیوانات می تواند به ما کمک کند تا تصمیم های بهتری در مورد مسیر تکاملی و شیوه ی ساخت جهان بینی و جوامع خود بگیریم.

از خود بپرسید که تلاش برای درک حیوانات و ایجاد همزاد پنداری با طبیعت آن ها، به ضرر چه افرادی خواهد بود؟

تجسم کنید که یک ویروس در تلاش باشد تا از انسان ها به عنوان منبع تغذیه یا برای سو استفاده بهره ببرد. همان طور که در دنیای واقعی و در طول تاریخ، انسان ها بار ها و بار ها از یکدیگر سو استفاده کرده اند. این ویروس لازم است چگونه انسان ها را فریب دهد تا بتواند از آن ها سو استفاده کند؟

بهترین راه برای سو استفاده کردن از دیگران این است که به آن ها تلقین کنیم موجودات عقب افتاده و بی ارزشی هستند. اما چگونه می توان به انسانی که از پیچیدگی های ذهنی منحصر به فردی برخوردار است تلقین کرد که بی ارزش و عقب افتاده است؟

آن ها لازم است طبق یک برنامه، کم کم فراموش کنند که از چه توانایی هایی برخوردار بوده اند و این عادت و شیوه ی تکرار چنانچه با زندگی آن ها خو بگیرد خو بگیرد، باور خواهند کرد که موجودات ضعیف و بی ارزشی هستند.

فردی که مورد سو استفاده قرار می گیرد، حتی اگر دچار تردید شود، به این موضوع واقف نیست، چرا که به او تلقین شده است که حقیقت خلاف واقع است و سو استفاده ای در کار نیست.

همه ی ما، انسان هایی را مشاهده کرده ایم که به نظر ساده لوح هستند و اجازه می دهند که دیگران از آن ها سو استفاده کنند. ممکن است بار ها برای این افراد توضیح دهیم که دارد از آن ها سو استفاده می شود اما باور نکنند. نوعی توهم در نتیجه ی فریب خوردن در این افراد ایجاد شده است که به راحتی قابل برطرف شدن نیست.

همان طور که گفته شد، مطالعه ی حیوانات می تواند به ما کمک کند تا شناخت بسیار دقیقی نسبت به روان و ذهن خود به دست آوریم. ذهن جایی است که توهم و فریب می تواند بر آن واقع شود. می توان اینگونه استدلال کرد که یک ویروس سو استفاده گر برای رسیدن به هدف خود، بهتر است کاری کند که انسان ها نسبت به حیوانات شیوه ای خشونت آمیز در پیش بگیرند و سو استفاده از حیوانات برایشان طبیعی جلوه کند.

به صورت جزئی می توان به برخی مطالعات که در مورد پرونده های مربوط به قتل صورت گرفته مراجعه کنید. معمولا یکی از ویژگی هایی که در مورد افراد قاتل ذکر می شود این است که به طور ناگهانی به آزردن یا کشتن حیوانات علاقه پیدا می کنند.

سو استفاده از حیوانات مانند تمرینی خواهد بود تا انسان ها راه سو استفاده از یکدیگر را در پیش بگیرند یا اجازه دهند که از آن ها سو استفاده شود.

حیوانات منابع مطالعه و معلمین ما در مسیر تکامل هستند. آن ها به کرار به صورت سمبلیک در خواب های ما ظاهر می شوند. آن ها پیغام هایی از عمیق ترین نقاط ناخودآگاه ما هستند. چرا که ناخودآگاه ما آخرین بخشی است که تلاش می کند ما را در مسیر تکامل حفظ کرده و سعادت و آرامش حقیقی ما را فراهم آورد.

از یک سو می توان مشاهده کرد که هر چه یک فرد دچار عقب گرد ذهنی یا مشکلات ذهنی و روانی می شود، ارتباط او با ناخودآگاه نیز کمرنگ تر خواهد شد. در مقابل می توان گفت که افراد باهوش یا دارای قدرت ذهنی یا روانی زیاد، ارتباط قوی تری با ناخودآگاه خود دارند.

در طول تاریخ، همواره دانش توانسته سطح رفاه و آرامش ما را در جوانب مختلف زندگی افزایش دهد و جنگ ها و جوامع عقب افتاده در سایه ی جهل و حماقت شکل گرفته اند. در صورتی که کارکرد های ذهنی مان مختل شود قادر نخواهیم بود علم لازم برای پیشرفت و تکامل پیدا کردن را کسب کنیم یا آن ها را مورد استفاده قرار دهیم.

غرایز، تعریف کننده ی بخش زیادی از ساختار روانی ما هستند. حیوانات هر چند از ذهنی به پیچیدگی انسان برخوردار نیستند اما بخش غرایز در آن ها به صورت دست نخورده تر و طبیعی تر می باشد. علت آن است که جامعه ی حیوانات به اندازه ی جوامع انسانی دستکاری نشده اند و به روند طبیعی تکامل خود ادامه داده اند. گرچه می توانیم حیوانات دست آموز یا تحت کنترل گرفته شده ای را مشاهده کنیم که رفتار های متفاوتی پیدا کرده اند.

اما امروزه کمتر می توان انسانی را پیدا کرد که در بستر طبیعت و بدون تعلیم رشد پیدا کرده باشد. این جمله به این معنی نیست که تمام تعالیم ما اشتباه بوده اند. اما ما برای درک روان انسان، نیاز به منابع دست اول تری داریم. حیوانات می توانند در پاره ای از موارد، این اطلاعات را در دسترس ما قرار دهند.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...